دیدار با عباس کیارستمی
نویسنده:
محمدرضا زادهوش
درباره:
عباس کیارستمی
امتیاز دهید
زندگی و آثار عباس کیارستمی
بیشتر
آپلود شده توسط:
zadhoosh
1392/07/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دیدار با عباس کیارستمی
از پشت آن عینک همیشه دودی ات
و آن چشمان حساس به نورت
چگونه شفافترین تصاویر زندگی را برایمان گرفتی؟
آری! این روزها انگشتمان را هرجایمان که میگذاریم درد میکند...
شاید حق با توست و تنها انگشتمان شکسته!....
آخر تو آموختیمان که انگشتها و چشمها چقدر مهم اند
آموختیمان که زندگی چه زیباست:
طلوع خورشید دیدنی است!
درختان چه دیدنی اند!
آنقدر که خداوند برای بندگانش تدارک دیده، هیچ مادری برای فرزندش ندیده است!
تو طعم گیلاس را برایمان چشاندنی!
این سو، آنقدر زیبایی دارد که آنطرفی ها هم حتما هوس کرده اند دوباره به این سو بازگردند!
دود سیگارمان هستی خودمان را آسیب میزندٰ، نه هستی بیکران را!
میتوان در زیر آوار زلزله ها، از دختر همسایه خواستگاری کرد
با مزمزه کردن یک دانه توت، طناب دار را دور انداخت
راهها پیمود در تاریکی و خانه دوست را یافت
میتوان همچون کودکی تب کرده، دست خود را از میان پتو به در آورد و برای رهگذری دست تکان داد....
حالا که آنطرف در بهشت هستی حتما دلت تنگ این سو میشود
دل ما هم تنگ تو خواهد بود...
زندگی نو مبارک آقای کیارستمی!
ع.ز
چند ساعت صبر کردم بلکه خبر تکذیب بشه. ولی ظاهرا این بار واقعیت داره. کیارستمی رفت...
تسلیت به همه ی دوستداران سینما...
اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی به جای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمیدهد و اگر بدهد آن میوه دیگر به خوبی میوهای که در سرزمین مادریاش میتواند بدهد نیست. این یک قانون طبیعت است. فکر میکنم اگر سرزمینم را رها کرده بودم درست مانند این درخت شده بودم. - عباس کیارستمی
آقای کیا رستمی ، به آیین مهر ره سپردید ...
:.:.:.:.:.:.:.
عباس کیارستمی درگذشت ...
فکر نکنم هیچ هنرمند ایرانی اینهمه در بزرگداشت " زندگی" اثر خلق کرده باشه ...
خواستم فقط بگویم آقای کیارستمی ، برای ساختن « خانه دوست کجاست » از شما ممنونم.
هر وقت به انسانیت فکر میکنم، به دوستی فکر میکنم، به خیلی چیزهای خوب دیگر فکر میکنم،
«خانه دوست کجاست» شما به یادم میآید ...
:.:.:.:.:.:.
اینکه قرار است تولد شما را تبریک بگویم برایم افتخار بزرگی است.
و موهبت بیشتر آنکه با شما آشنایی دارم و بیشتر از اینهمه خودخواهی خوشا به حال سرزمینی که شاعری همچون شما دارد
گاهی وقتها از خودم می پرسم که چرا اشعار شما در صفحات پهناور این مرز و بوم نمی گنجد. مگر حرف شما چیست؟ مگر زندگی چقدر جا می گیرد؟
شاید هم جای خیلی زیادی بخواهد.
راستی چند سالتان شد؟
کسی می داند چرا باید این را بداند؟
آیا اینجا کسی نیست؟
از شما نه عکسی، نه خبری، نه کاری، نه چیزی...
سراغ شما را در این زوال سینما و قحط الرجال فرهنگی از که بگیریم؟
آقای کیارستمی تولد شما مبارک اما به ما بگویید خانه دوست کجاست؟ زیر درختان زیتون آیا؟ یا طعم خوش گیلاس؟ و هر طعم خوب دیگری جایش را به دیگر هیچ داده؟
چگونه می توان به شما تبریک تولد گفت آنگاه که جایتان در سینمای ما خالیست. عالیجناب علتی دارد؟
تولد شما مبارک اما مدتی است در لانگ شات هم خبری از شما نیست.
کلوزآپ خاطرتان هست؟
یادتان هست بیچاره حسین سبزیان چه ساده در آغوش مخملباف می گریست؟
محسن خان هم مدهوش آن پرسش بود که ( مخملباف بودن بهتر است یا خود بودن؟ )
شاید خوشبختی همیشه بهتر بود و صلح و نیکی و عشق و دیگر هیچ الا زندگی.
و تولد شما مبارک باد.
دوستدار شما حامد بهداد